پلک ها را بتکان...کفش به پا کن و بیا تا جایی که پر ما به انگشت تو هشدار دهد..
درباره من
در تو تمام میشوم..
.
.
.
گذشته ها را کنار زده ام...
حک شده ای در خاطرم اما..
دیگر نبودنت آزارم نمیدهد..
تمام شدی فراموش نشدنی من..
there's just too much that time can NOT erase...
ادامه...
نه از شیطنت های کودکانه اش خبری هست نه از شیون های مداومش ، به
وقت ِ خواستن ِ تو ... آرام ، جوری که نبینی و نشنوی گوشه ای نشسته ، و
رویاهایش را به خاک می سپارد